با انگشتهام میشمارم. یک دست برایش کم است. درواقع اگر با همین نرخ ادامه بدهم انگشتهای دو دست و دو پا هم برایش کم است. توی یک سال گذشته ۹ بار از خانهای به خانهی دیگر رفتهام که فقط ششتایش توی دو ماه گذشتهبوده. چیزهایم جاهای مختلف دنیا هستند، سنگاپور، دو خانهی مختلف در تورنتو، ادمونتون. شبها چهار ساعت میخوابم و روزها دو زندگی مختلف را پیش میبرم. آنقدر عکسالعمل نشان دادن به اتفاقاتی که یک سال پیش برایشان تا هفتهها وقت صرف میکردم راحت شده که خودم از خودم تعجب میکنم. تا نوزدهم جایی کنار هایپارک خواهم بود و بعد میروم در نبود «ل» از گربهاش مراقبت کنم و بعدش هم حقیقتا حتی نمیدانم کجا خواهم بود.
هوا سرد میشود و من شبها کاناپه را به تخت ترجیح میدهم.
هوا سرد میشود و من شبها کاناپه را به تخت ترجیح میدهم.
No comments:
Post a Comment