"آقا شما دویستی هم نداری؟"
"نه ، شرمنده هیچی پول خرد ندارم"
"پس سیصد طلب شما"
"چرا طلب من؟ واسه چی طلب شما نباشه؟"
"چیکار کنم آقا ، ندارم"
"آخه طلب صد تومن ، پنجاه تومن ، سیصد تومن که نمیشه ، چه کاسبی هستی شما که هیچی پول خرد نداری؟"
"الله و اکبر" و سرش رو به سمت سقف بلند کرد و نفسش رو از دماغش داد بیرون .
"بیا آقا اصلن نمیخوام ، پول منو پس بدین" و نوشابه ی خونواده ای که دستش بود رو گذاشت روی دخل .
مرد که نگاهش به نوشابه بود دستش رو دراز کرد که برش داره اما برنداشت ، بجاش دستش رو کرد تو دخل و "بیا آقا این دویست ، صد طلب شما"
مرد خیره نگاهش کرد "پولم و بده نوشابه نمیخوام"
---------
پی نوشت : کاری کثافت تر از درس خوندن اجباری نمیشناسم !
تشکر نوشت : از دوست نادیده م که بنده رو "چشم"شون خطاب میکنن و هرشب این بلاگ رو میخونن ، تشکر میکنم ، آقا شمام چش مایی داداش .
dadash take karet khodaeee kheili hal mikonam ba in bloget faghat heif ke kam shenakhte shode vagarna sadrneshine blog nevisaye khavar miane o khavare door mishodi;)...cheshe maei;)
ReplyDeletemano mishnasi? ye nafar ke kheyli mikhadet va to ...too kaf naro,khabari nist.rasti hanooz neveshtehat khoshgel ama booye naomidi mide,y?
ReplyDeleteخوب وقتي اميدي وجود نداشته باشه آدم نااميد ميشه ، يه موقعي قبول دارم كه زياده از حد نااميدانه مينوشتم ، اما الآن كه نه ديگه ! الآن خيلي كم شده .
ReplyDeleteكلن شكايت از وضع جاري نوع بشر حرف يكسان همه ي آدمهاست ، نبايد نوشته هاي نااميد رو به حساب نااميدي مطلق نويسنده گذاشت ، به هر حال به خاطر كامنت ممنون . البته اگه ميدونستم كي هستي خوشحالتر ميشدم .
به حساب خودپسندي نذار اما اگه خواننده نداشتم كه هر شب نمينوشتم 3030 جان! خودت چجوري اين وبلاگ رو پيدا كردي؟
ReplyDeleteبازم مرسي و چش مايي و اينها :)
Hi my brother....It`s so amazing blog:X
ReplyDeleteممنونم
ReplyDeleteahyanan in etefagh dar esf e kharab shode rokh nadade?! Aya?1
ReplyDelete