"بفرمایین"
...
"نخیر"
...
"اشتباه گرفتین"
...
"نخیر اینجا نیست"
...
"خوب شماره رو اشتباه اعلام کرده ن حتمن خانوم"
چند ثانیه ای ساکت موند بعد روش رو کرد به گوشی تلفن و همزمان گوشی رو کمی از صورتش دور کرد"خواهش میکنم که مزاحم شدین " و گوشی رو آروم گذاشت.
تلفن دوباره زنگ زد .
"بفرمایین"
...
"نه خانوم شماره رو اشتباه اعلام کرده ن "
...
"جواب چی رو..."
...
"خانوم گوشتون با منه ؟ عرض میکنم اشتباه گرف..."
...
"ای بابا"
...
"خانوم ببخشید" و گوشی رو گذاشت و چند ثانیه ای به گوشی سفید تلفن نگاه کرد و روش رو برگردوند و خواست بلند شه که تلفن دوباره زنگ زد . آروم نشست و به تلفن نگاه کرد ، بعد گوشی رو انگار که مردده برداشت .
"بفرمایین"
...
"بله بفرمایین"
...
"بله..."
...
"بله..."
...
"جوابتون درسته ، اسمتون رو بفرمایین"
...
"از کجا تماس میگیرین؟"
...
"کجا؟"
...
"جدی میگین؟"
...
"مگه اونجا اصلن تلویزیون هست؟"
...
"خوب به هر حال متشکرم از تماستون ، باهاتون تماس میگیریم"
...
"بله ، به نظرم شما برنده میشید"
...
"بله ... بله ..."
...
"آخه شما خیلی از راه دوری تماس گرفتین ، حقتونه برنده بشین دیگه"
...
"خواهش میکنم"
...
"وظیفه مونه خانوم"
...
"به خونواده هم سلام برسونین"
...
"چشم ، چ...چش...چشم...خداحا...خداح...خدانگهدارتون"و گوشی رو که میگذاشت گفت"خدا به داد شما مردم بدبخت برسه"
و تلفن رو از برق کشید.
-------
پی نوشت : حرف زیاده ، واسه کی اما باید بگیم ؟
سلام
ReplyDeleteمن نفهمیدم چی شد! سری آخر گذاشتیش سر کار؟!
پیش ما بیا
آهان!
ReplyDeleteگرفتم اوضاع از چه قراره
من دقیقاً همین کار رو کردم یکبار ، مسابقه شبکه چهار بود!
ReplyDeleteچه جالب باورم نمیشد که این اتفاق واقعن افتاده باشه .
ReplyDeletevaghean oftad ! shabakeye 4 ye mosabeghe dasht ke shomareye elam shode shabihe ma bood va chand nafari zang zadan , hey goftam eshtebah gereftin , akhar be yekishoon goftam bale javab ro begin , oonam goft , manam goftam age javabetoon dorost bood ba shoma tamas migirim !! az sare maraz o khande !! (shabakeye 4 sakhtemoonesh too koocheye mast!)
ReplyDeletep.s. I have no idea ke ozve feed shodan yani chi !! sharmande ke man aghab moondeye gharnam !
اصلیه خودتی
ReplyDelete=))