از تمام کتاب خداحافظ گری کوپر فقط یک تصویر توی ذهنم مانده. آنجا که لنی برمیگردد به دختره میگوید همه میتوانند بدون تو زندگی کنند، حتی یک بچهی نمیدانم مثلن سه ساله هم میتواند بدون تو زندگی کند، من اما نمیتوانم. بعد یادم هست توی سربازی، یک شبی که نوبت پاسِ من بود داشتم یک کتابی از هرمان هسه میخواندم، اول کتاب توی مقدمه نوشتهبود که رومن گاری با هرمان هسه رفیق گرمابه و گلستان بودهاند و آن وقتی که هسه خودش را کردهبود توی خانه و بیرون نمیآمد این رومن گاری هی میرفته و بهش سر میزده و اینها. بعد همین باعث شده بود من تمام مدتی که کتاب هسه دستم بود یاد تصویری که اول این پست گفتم باشم.
خواستم بگویم کلن گوز و شقیقه را از هم جدا ندانید.
خواستم بگویم کلن گوز و شقیقه را از هم جدا ندانید.
No comments:
Post a Comment