الفور آرنالدز که به گواه لست.اف.ام پرشنیدهترینم بوده توی سه سال گذشته، یک آلبومی دارد به نام «آهنگهای اتاق نشیمن»، فقط کافیست بگذارم توی گوشم و چشمهایم را ببندم. این آلبوم خاص را اگر کنسرتی چیزی بگذارد، توی یک محیط کوچک اتاقنشیمنمانند اجرا میکند. تعداد مخاطبینش هم هیچوقت از سی و خردهای تجاوز نمیکند. همین روزها اینجا کنسرت دارد و من نتوانستم بلیطش را گیر بیاورم. ناراضیام برای سیوشش ساعت تاخیرم برای خرید بلیط. کارهای زندهاش روی کی.ای.اکس.پی بینظیرند. اساسن خود کی.ای.اکس.پی هم بینظیر است.
**
چهار نفری سال را تحویل دادیم و گرفتیم. توی آن هیاهوی کوچک سال تحویلمان یک اسمس گرفتم از یک آدمی که کم (فقط یک بار) دیدهامش. صورتم پر از لبخند شد. بعضیها واقعیاند*، بهشان که فکر میکنی خوشت میشود. بعد شاتهای نیمهپر را به هم کوبیدیم و رفتیم خوابیدیم. دوی صبح بود.
**
چند روز است افتادهام باز به آواز خواندن. چند وقتی بود فقط توی آسانسورها میخواندم. باز برگشته. بد هم نیست. حواسم را پرت میکند.
*Original
**
چهار نفری سال را تحویل دادیم و گرفتیم. توی آن هیاهوی کوچک سال تحویلمان یک اسمس گرفتم از یک آدمی که کم (فقط یک بار) دیدهامش. صورتم پر از لبخند شد. بعضیها واقعیاند*، بهشان که فکر میکنی خوشت میشود. بعد شاتهای نیمهپر را به هم کوبیدیم و رفتیم خوابیدیم. دوی صبح بود.
**
چند روز است افتادهام باز به آواز خواندن. چند وقتی بود فقط توی آسانسورها میخواندم. باز برگشته. بد هم نیست. حواسم را پرت میکند.
*Original
No comments:
Post a Comment