زنجیر نقرهای که فرزانه بهم دادهبود رو گم کردم. بعد از دو روز گشتن تمام خونه، همونجایی پیداش کردم که باید میبود. یعنی دقیقا همونجایی که نگاهکردهبودم و ندیدهبودمش و با خودم گفتهبودم «عه کجاست پس؟!». هیچجا. همونجا بود. فقط پشت یه چیز دیگهبود. سه سانتیمتر اونورتر.
No comments:
Post a Comment