خواهش ميكنم بفرماييد . اين تمام زندگي من است . ميتوانيد از اول تا همينجايش را ببينيد . بدون كم و كاست . بدون سانسور . من حتي حاضرم برايتان با كمال ميل هرجايي كه برايتان نكتهاي مبهم ماند يا چيزي به روشني بيان نشدهبود بنشينم ساعتها توضيح بدهم . ميدانيد اساسن فرق داشته . يعني از همان اول ِ اول كه من داشتهام خفه به دنيا ميآمدهام تا همين حالا هيچ چيزم به آدميزاد نرفته . حالا هم حاضرم همهاش را برايتان بريزم روي دايره . شماها حق داريد بدانيد . اگر شماها محق دانستن همچو چيزهايي نباشيد پس چه كسي هست ؟
توي اين دنيا ، واقعي و مجازياش هم فرقي نميكند ، همه فقط ميخواهند همين چيزها را بدانند . خب من هم حاضرم . يعني احساس ميكنم كه ديگر بايد حاضر شدهباشم .
دلم نميخواهد فكر كنيد چيزي نگفته مانده . من حتي حاضرم برايتان از خصوصيترين چيزهايم هم حرف بزنم . مگر اين تمام چيزي نيست كه ميخواهيد ؟ بسيار خب . بفرماييد بياييد اينجا بنشينيد و بپرسيد . يا شايد دلتان بخواهد تمامش را مثل قصه برايتان بگويم . باز هم اشكالي ندارد . اين كار را هم حاضرم براي نتوير افكارتان انجام دهم .
فقط يك چيزي را يادتان باشد . من تا همين ديروز پريروزها آدمي بودم كه به هيچجايم نبود كه هيچ كدامتان در مورد من چه كثافتي توي ذهنتان ميگذرد . نشستهام فكر كردهام . تدقيق كردهام . بالا و پايين كردهام و حالا روي همين سن ايستادهام و كليد آبي گنجه را گرفتهام رو به سوي شما .
يك شرطي هم دارد . آن هم اينكه اگر جاييش از شما هم حرفي زده شد باد و بغ نكنيد . عين بچهي آدم بنشينيد گوش كنيد . وگرنه من ديگر تحملم واقعن تمام ميشود .
برايتان چند تا هم موزيك انتخاب كردهام . سيگار و باقي چيزها هم به عهدهي خودتان .
توي اين دنيا ، واقعي و مجازياش هم فرقي نميكند ، همه فقط ميخواهند همين چيزها را بدانند . خب من هم حاضرم . يعني احساس ميكنم كه ديگر بايد حاضر شدهباشم .
دلم نميخواهد فكر كنيد چيزي نگفته مانده . من حتي حاضرم برايتان از خصوصيترين چيزهايم هم حرف بزنم . مگر اين تمام چيزي نيست كه ميخواهيد ؟ بسيار خب . بفرماييد بياييد اينجا بنشينيد و بپرسيد . يا شايد دلتان بخواهد تمامش را مثل قصه برايتان بگويم . باز هم اشكالي ندارد . اين كار را هم حاضرم براي نتوير افكارتان انجام دهم .
فقط يك چيزي را يادتان باشد . من تا همين ديروز پريروزها آدمي بودم كه به هيچجايم نبود كه هيچ كدامتان در مورد من چه كثافتي توي ذهنتان ميگذرد . نشستهام فكر كردهام . تدقيق كردهام . بالا و پايين كردهام و حالا روي همين سن ايستادهام و كليد آبي گنجه را گرفتهام رو به سوي شما .
يك شرطي هم دارد . آن هم اينكه اگر جاييش از شما هم حرفي زده شد باد و بغ نكنيد . عين بچهي آدم بنشينيد گوش كنيد . وگرنه من ديگر تحملم واقعن تمام ميشود .
برايتان چند تا هم موزيك انتخاب كردهام . سيگار و باقي چيزها هم به عهدهي خودتان .
فریاد های روی سن را در میکروفونی داد می زنم که هی خش
ReplyDeleteخش
خش
خش خش می کند
آمپلی فایر های فکسنی آتشم می زنند
سیگارتان را با من روشن
کنید
سيگار و باقي چيزا با خودم...
ReplyDeleteكلا پست معركه اي بود.
اصلن هم انقدر که میگی معرکه نبود
ReplyDeleteتا یه پاکت سیگار تو یه نوشته میبینین معرکه میشه ؟!
پس داستان های "لاوسون" باید جایزه بینالمللی بوکر بگیرن
ghelioon behtare haaa :D
ReplyDeleteTarjihan mashrub... Ba sigare barg
ReplyDeletevaghean hazeri ??? man bayad beshnavam !
ReplyDelete