ما رفتیم خلخال و برگشتیم . برای ترسیم یک سواد کوچک در ذهنتون از مسیر طی شده میتونم اسم روستاهایی که مسیرمون از اونها گذشت رو بگم ، اما خب نمیدونم چرا یکدفعه دلم خواست که نگم . فقط همین قدر بدونین که مسیر بسیار بسیار طولانی ای بود که پیاده طی شد ، عکسها باشه واسه بعد .
عجیب به نظر بیاد شاید ، اما چند روزی که بلاگ رو به روز نمیکردم فکر میکردم که یکسری آدم از دستم ناراحتن ، میدونم ، میدونم ، اینجوری فکر کردن کمال خودپسندیه ، اما واقعن این حس تو من وجود داشت . شاید دلیل اصلیش جمله ای بود که مولود تو مهمونی ِ خداحافظیش در مورد بلاگم بهم گفت ، باورم نمیشد که مولود هم این نوشته ها رو بخونه ، و حتی لینکش رو برای دوست هاش هم بفرسته . خوب چیزی که میخواستم تو یکی از پی نوشتها بگم زودتر گفتم . مولود هم رفت . موقع خداحافظی عجیب بغضم گرفته بود .
مطمئنم که کلی چیزهای دیگه هم بود که میخواستم بنویسم اما هرچی سعی میکنم یادم نمیاد .
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
باید این طوری بگم که این چند روز هی گفتم این سیاوش کو ... هی اومدم و دیدم هنوز دوره تدریس ه
ReplyDeleteعصبانی که نه اما وقتی بلاگت آپ نمی شه بلاگر بدجوری تو ذوق می زنه
الان اومدم کامنت بذارم رو همون پست قبلی که ها...کاکو می دونم از خلخال تا ناو و عساله (اگه درست نوشته باشم) رو پیاده رفتین و کلی هم خندیدم از جریان چادر.
که دیدم سر و کلت پیدا شده و لپ هات از این سفر و برگشتن به پایتخت گل انداخته
:)
.
.
پ.ن ها رو من می ذارم...مولود رفت,پژمان, مسیح و خیلی ها
چند ماه دیگه هم امید و نازی و سوده و ....
عماد می گه صنعتی شده فرودگاه...راست می گه
باید این طوری بگم که این چند روز هی گفتم این سیاوش کو ... هی اومدم و دیدم هنوز دوره تدریس ه
ReplyDeleteعصبانی که نه اما وقتی بلاگت آپ نمی شه بلاگر بدجوری تو ذوق می زنه
الان اومدم کامنت بذارم رو همون پست قبلی که ها...کاکو می دونم از خلخال تا ناو و عساله (اگه درست نوشته باشم) رو پیاده رفتین و کلی هم خندیدم از جریان چادر.
که دیدم سر و کلت پیدا شده و لپ هات از این سفر و برگشتن به پایتخت گل انداخته
:)
.
.
پ.ن ها رو من می ذارم...مولود رفت,پژمان, مسیح و خیلی ها
چند ماه دیگه هم امید و نازی و سوده و ....
عماد می گه صنعتی شده فرودگاه...راست می گه
باید این طوری بگم که این چند روز هی گفتم این سیاوش کو ... هی اومدم و دیدم هنوز دوره تدریس ه
ReplyDeleteعصبانی که نه اما وقتی بلاگت آپ نمی شه بلاگر بدجوری تو ذوق می زنه
الان اومدم کامنت بذارم رو همون پست قبلی که ها...کاکو می دونم از خلخال تا ناو و عساله (اگه درست نوشته باشم) رو پیاده رفتین و کلی هم خندیدم از جریان چادر.
که دیدم سر و کلت پیدا شده و لپ هات از این سفر و برگشتن به پایتخت گل انداخته
:)
.
.
پ.ن ها رو من می ذارم...مولود رفت,پژمان, مسیح و خیلی ها
چند ماه دیگه هم امید و نازی و سوده و ....
عماد می گه صنعتی شده فرودگاه...راست می گه
bale khob! delemoon webloge Siavash mikhas! lol!
ReplyDeletekhob siavash jannn,, pesaram yebaar confirm kon CMT ro....
ReplyDeletekhob siavash jannn,, pesaram yebaar confirm kon CMT ro....
ReplyDelete!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! toam az pishe ma rafti Dge, in be oon dar:( !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ReplyDelete