اسکیموی دوم : چته تو ؟
اسکیموی اول : {در حالی که کوک‌های درشت به پوست خرس سفید تازه شکار شده می‌زند} نمی‌دونم اسکیموی دوم !
اسکیموی دوم : اسکیموی اول ! تو باید به خودت بیای !
اسکیموی اول : {پوست خرس را داخل دراور می‌گذارد و دست به زانو رو به اسکیموی دوم می‌کند} می‌دونم اسکیموی دوم ، اما ... اما ... {بغض می‌کند}
اسکیموی دوم نمی‌داند چه باید بگوید .
اسکیموی اول : نمی‌دونی چی باید بگی هوم ؟
اسکیموی دوم سرش را به نشانه‌ی تائید تکان می‌دهد .
اسکیموی اول هم همان میمیک و بادی را تقلید می‌کند و به در تنگ و یخی خانه‌ی یخی‌شان خیره می‌ماند .
.
.
.
اسکیموی اول : اسکیموی دوم !؟
اسکیموی دوم : بله اسکیموی اول ؟
اسکیموی اول : اخلاق . از اخلاق برام بگو .
اسکیموی دوم : اَه ، نه ، باز هم همون بحث همیشگی ؟
اسکیموی اول : بله اسکیموی اول ، همون بحث همیشگی . همین بحث‌هاست که ما رو میسازه .
اسکیموی دوم : می‌دونم ، می‌دونم ، اما ... {او هم به در خانه‌ی یخی خیره می‌شود}
.
.
.
اسکیموی اول : تو تا حالا زنت رو در اختیار مهمونت گذاشتی اسکیموی دوم ؟ {به اسکیموی دوم خیره می‌شود}
اسکیموی دوم : {بلند می‌شود ، مشتی به دیوار یخی خانه میزند} معلومه که نه اسکیموی اول ! { و همانطور پشت به اسکیموی اول می‌ماند}
اسکیموی اول : {بلند می‌شود} پس چرا ، پس چرا ... {صدایش شبیه صدای آلن دلون شده‌است} پس چرا اون بیرون {به بیرون اشاره می‌کند ، به وضوح اشک از چشم‌هایش جاری شده} هروقت می‌خوان بگن که اخلاق نسبیه ... {می‌نشیند ، سرش را میان دست‌هایش می‌گیرد}

دوربین همانطور که هر دو اسکیمو را در کادر بسته‌است ، از در تنگ یخچال خارج می‌شود . آرام خارج می‌شود . بالا می‌رود . تندتر بالا می‌رود . تندتر بالا می‌رود . 

13 comments:

  1. خیلی قشنگ بود
    نمی دونم چرا وقتی از روی بیکاری اسم خودم رو توی اینترنت سرچ کردم، این وبلاگ برام باز شد!!
    ولی به هر حال از این اتفاق میمون خوشحالم!! :)

    ReplyDelete
  2. آقا عرض تبریک داریم خدمتتون
    :)

    ReplyDelete
  3. اسكيموي اول اسكيموي دومه و اسكيموي دوم اسكيموي اوله
    پوست خرس تازه شكار شده رو كوك نميزنن اول دباغيش ميكنن
    اسكيموها دراور ندارن
    خونه اسكيموها در نداره فقط يه ورودي داره

    ReplyDelete
  4. آفرین شما برنده ی خوش شانس ما هستین

    ReplyDelete
  5. در حالی که کوک‌های درشت به پوست خرس سفید تازه شکار شده می‌زند

    تاکید بر سفید بودن بی معنیه مگه اونجا خرس سیاه هم هست

    ضمنا جنبه داشته باش :D

    نگفته بودی جایزه هم میدی پس کارت قرعه کشی کو؟

    راستی دقت کردی این محمد علی هم آدم باحالیه ها اسم خودشو سرچ کرده از اینجا سر در آورده :)))))))

    ReplyDelete
  6. من میگم بهتره اون دو تا سیاهارو هم بیاری اینجا پیش این اسکیموها
    دور هم بیشتر خوش میگذره

    ReplyDelete
  7. کس شر زیاد می گی، می دونستی؟

    ReplyDelete
  8. من با زمخت موافقم البته به اضافه 2 تا سرخ پوست و 5 تا چینی.

    ReplyDelete
  9. نمی دونم چی بگم برات یه چیز خوشگل دارم یه بحث از اینکه فقط اخلاق نیست که با سفسطه دچار همچین وضعیتی می شه بلکه حتی حق در برابر قدرت هم توی نگاه پست مدرن همچین بلایی سرش میاد ولی خودمونیم سعید جان حالا واقعا اگه ازتمام مسایل انسانگرایانه ی متوقف در فواصل میان جمله ها و حتی کلمات کاریت بگذریم اصلا فکر نمی کنی شاید یکی از آدم ها جوابی متفاوت با آخر داستانت داشته باشه ؟

    ReplyDelete
  10. آقای مرادی راستشو بخوای من اصلن نفهمیدم چی گفتی
    شرمنده
    فقط بگم این داستان نیست
    هیچی نیست
    یه پست وبلاگه

    ReplyDelete
  11. در ضمن من سعید نیستم
    اسم من سیاوشه

    یه نکته ی دیگه هم اینکه من سوالی مطرح نکردم
    سوالی مطرح کردم برای خواننده ؟

    ReplyDelete
  12. فوخی فوخی موشی
    همینجوری
    :))

    ReplyDelete