هنوز هم توي تنهايي نامجو گوش كردن يك‌طوريم مي‌كند . هنوز هم پرتاب مي‌شوم به همان اتاق رو به كوه و مي‌نشينم روبروي همان هم‌اتاقي با موهاي بلند و سيگار هميشه روشنش . هنوز هم تا صبح با هم قهوه مي‌خوريم و هنوز هم او تنها كسي‌ست كه مي‌فهمد چراغ را چرا نبايد آن‌قدر زود روشن كرد . هنوز زيرسيگاريمان به همان بزرگي‌ست و هنوز هم او خوب است .


2 comments:

  1. قربونت برم با این پستات
    با این عکسات
    با خوابگاهت
    با همه چیت
    کلهم درون حلق من
    :*

    ReplyDelete
  2. و من نیز...

    و هم زیر سیگاری بزرگ پر را دست دارم

    ReplyDelete