حسودي ام ميشود ، به همه شان حسوديم ميشود . اصلن تو بگو تنها ، به چهار تا ديواري كه دورت را گرفته حسوديم ميشود . حسوديم ميشود به كاغذي كه تو سياه ميكني و عق ام ميگيرد از مهملاتي كه خودم سر هم ميكنم .
ولم كه بكني ميبيني عين كنه چسبيده م به ت وُ ول هم نميكنم . ميشناسيم ديگر ، همينجوريم . بايد قسم و آيه بدهي ، هزار تا «پررو» بهم بگويي تا رو برگردانم.
امروز از صبح چند بار دستم رفته باشد به نوشتن و پاك كرده باشم خوب است ؟ چند بار اين "نيو پست" را زده باشم و بيشتر از ده خط تايپ كرده باشم و بعد بسته باشم خوب است ؟
كلن چند بار چه كاري را كرده باشم خوب است ؟ كلن تو كجايي ؟ كلن دست من بوي مايع دستشويي جديد خانه را ميدهد كه نميدانم چيست ، رنگش سبز است ، بو كه ميكنم سيب است ، اما توي مغزم كيوي ميپيچد .
همين الآن فردا شد . يعني امروز ميايي ديگر ؟

7 comments:

  1. چته خو؟
    میاد دایی
    زودِ زود میاد
    میچسبی بهش
    بازم میگه "پررررررو"با 3تا تشدید
    میاد

    ReplyDelete
  2. عامو صفاتو عشقه. بخند. گنده بخند. به همه چی بخند. نصیحت منو گوش کن. باهام قهرم می‌کنن اما خنده بهتره. بخند. بشنو و بخند.

    ReplyDelete
  3. به دیوار خیره ام. بودن و نبودنو می فهمه. دیوار می فهمه. پنجره می دونه. در خودشو به دیوار می کوبه.تکه های بدنم لابه لای انعکاس آینه روی دیوار گمه. خودمو تو عمق نفهمی دیوار می فهمم. بودن همه نبودن هارو هیچ وقت می بینم آیا؟

    ReplyDelete
  4. حالم ازت به هم ميخوره پرفسور تورنسل
    حالم ازت به هم ميخوره بهوميل هرابال
    حالم ازت به هم ميخوره ادگار آلن پو
    حالم ازت به هم ميخوره هنريك ايبسن
    .
    .
    .
    از تو آدم مسخره تر ، بي شعورتر ، حال به همزن تر نديده م

    ReplyDelete
  5. آقا من بالاخره موفق شدم حضور نحس خودم در این بلاگ رو ثبت کنم. نمی دونم چرا یاد میل پسردار شدن و ادامه ی نام پلید یه سری احمق در دوره های مداوم تاریخ این مملکت یادم اومد
    خلاصه اینکه من بدون اجازه ی تو از این مطلب برای مقاصد شوم خودم استفاده می کنم و تو هم بهتره خودتو بزنی به اون راه وگرنه ممکنه احساس کنی ازت دزدی شده و از اونجا که تو این مملکت دزد نمی گیرن و فعلا آشوبگرا مهمترن، ممکنه بیان دوباره بگیرنت و اونوقت مثنویت میشه هفتاد من

    چقدر چیز شر گفتم

    ReplyDelete