خوب راستش رو بخواین من اصلن حس خوبی نداشتم وقتی تو این بلاگ زیر هر پستی مینوشت فلان قدر کامنت ، یعنی همه ش احساس میکردم حالا که چی ؟ بعد خوب کلن کامنت دونی رو بستمش ، هفته ی پیش هم که مستحضر هستید که کلن ریخت و قیافه ی وبلاگ رو عوض کردم . بعد عزیزان رفقا بهم گفتن که چرا کامنت نداره بلاگت پس ؟ منم خوب دلایل مذکور رو براشون گفتم و ایشان هم نمیدونم متقاعد شدن یا نه ، اما دیگه چیزی نگفتن . تـــــــــــــــــــــــــا دیشب که یکی از دوستان گفت وقتی نمیتونه کامنت بگذاره احساس گنگی بهش دست میده و دنبالش امروز که یکی دیگه از دوستان خیلی عزیز گفتن که چرا کامنت دونی نداره بلاگت . خوب طبیعتن من به فکر افتادم که بازش کنم دوباره . بعد از اونجایی که بلاگر کلن کار کردن باهاش سر راست نیست و من خیلی با تمپلیت بلاگم ور رفته بودم ، تمپلیت بیچاره خراب شده بود* و از راههای معمولی این کار امکانپذیر نبود . بنابراین من مجبور شدم تمام کُد CSSِ بلاگم رو از بالا تا پایین بخونم تا بتونم اولن کامنتهام رو باز کنم و ثانین اجازه ندم تعداد کامنت ها رو نشون بده . کار خیلی خیلی طاقت فرسایی بود و تقریبن سه ساعت طول کشید ، اما وقتی تموم شد حس خیلی خیلی خوبی داشتم . حالا به هر حال این شما و این وبلاگ بدون اسم با کامنت دونی بدون نشون دادن تعداد کامنتها ! دو نقطه دی


*دقیقن خراب شده بود ، یعنی وقتی میزدم که کامنت دونی رو باز کن ، باز نمیکرد !

6 comments:

  1. اولین کامنت هم خودم میگذارم رو این پست !

    ReplyDelete
  2. اصلا از این حرفا نیسی
    خودم اولی ام
    B-)

    ReplyDelete
  3. آخیش سیا ... وقتی می اومدم اینجا انگار یکی دودستی دهنم و گرفته بود

    ReplyDelete
  4. این گوگل هم با این بلاگرش،
    تو رو هر کی بخندی سریع بی جنبه میشه!!!

    حالا خسته نباشی

    ReplyDelete
  5. vaghean bayad az un dustet tashakor kard hesse lalmuni gereftano kam kard

    ReplyDelete
  6. خیلی بده که آدم نتونه حرفشو بزنه. ممکنه هناق بگیره. کلا این کارت مخالف آزادی بیان بود.;) خوبه که کامنت دونی رو باز کردی ولی از این که به خاطر حقوق بشر نبود بلکه به خاطر یک دوست و فقط یک دوست بود کمی جای دلخوری داره

    ReplyDelete