اول از همه امروز تولد مينا ست ، خواهر ِ گوگوليم ! اميدوارم به همه ي آرزوهاش برسه ، همه ي روزهاي زندگيش هم به خوشي ِ روز تولدش باشه . ماچ و موچ !
خوب ، ديشب يه فيلم ديدم به نام 12 angry men شايد ديده باشينش ، ميتونم بگم كه خيلي خوب بود و ارزش دوبار ديدن رو هم داره . تمام اتفاقات ، در واقع اتفاقات كه نه تمام ديالوگهياي فيلم توي اتاق اجماع يك هيئت منصفه گفته ميشه ، به جز پلان اول و آخر . اونقدر كشمكش و بالا پايين شدن هاي فيلم جذاب بود كه من رو به مدت يك ساعت و سي و سه دقيقه سر جام ميخكوب كرد . بعد از تموم شدن و به نتيجه رسيدن هيئت منصفه وقتي لوكيشن بالاخره عوض شد ، احساس كردم كه نفس من هم از بودن توي اون اتاقي كه اونها بودن تنگ شده بود ، حتي حس گرما ، كوچيك بودن فضا ، تشنج و . . . هم موقع ديدن فيلم بهم منتقل شده بود . به هر حال فيلم خوبي بود .
برسيم به خودمون حالا ، چند روزه كه در طول ساعت هايي كه پاي اينترنت نيستم به شدت چيزهاي جالب مياد تو ذهنم واسه نوشتن رو بلاگ ، اما به محض اينكه ميشينم پشت كامپيوتر همه ش ميپره . ديگه داره عصبيم ميكنه اين وضع . البته دليلي نداره كه هر روز هر روز چيزي اينجا نوشته بشه اما بهم حس خيلي خوبي ميده كه اينجا رو زنده نگه دارم . الآن با خودم فكر كردم چيزهايي رو كه به ذهنم ميرسن يه جا يادداشت كنم ، اينجوري هم از عصبانيت در ميام هم لازم نيست هي به مغزم فشار بيارم و آخرشم هيچي !
پي نوشت : چند نفر رو تو زندگيتون ديدين كه نصفه شب مهمترين قرارهاشون رو با هم بگذارن؟
پي نوشت : به ندرت پيش ميومد كه آدمها من رو بتونن عصبي كنن ، اما واقعن يه مدت خوبيه كه دارن تلاش هاي خوبي ميكنن .
پي نوشت : تنهايي رو دوست دارم ، عاليه !
پي نوشت : اين پست رو اصلن دوست نداشتم.
Mina jan tavalodet mobaraaaaK,,, omidvaram injaaa ro bebini;)
ReplyDeleteسلام آرزوی تعطیلات خوبی برات دارم. خیلی خوبه که به نتیجه رسیدی که زنده نگه داریش . من هم همین آرزو رو واست دارم همون طور که در طی این سال ها واسه خودم داشتم و خدا رو شکر که فعلا اینطوره. کتابی رو دوباره خوندم البته ناخواسته که تصمیم گرفتم به زودی بدم به تو و عاطفه ( هدیه!!!) و جایی که اگه ببینید کفتون می بره! منتظرم به زودی تو بیای تهران و عاطفه هم همینطور که بتونیم بریم اونجا! دیوانه کننداست! لو نمی دم تا جذاب باشه! پستت هم مثل همیشه خوب بودحالا هر چی خودت قضاوت کنی اصلا اهمیت نداره. مثل بقیه پست ها روون و جاری بود. در ضمن اتفاقات هماهنگ جالبی داره می افته که اگه دقت کنی کشفش می کنی! اگه هم دقت نمی کنی! خوب نکن! بیایین تهران این رو هم می گم!!! این نظر طولانی شد! ببخشید! دارم می رم آجین دوجین تا خود یک شنبه نیستم! در درجه اول دلم برای بلاگ ها و در درجه دوم دلم برای شما ( یو! و عاطفه) تنگ می شه.
ReplyDeleteراستی تولد خواهر تون هم مبارک. شاد کام باشند