fuck you all

حالم بده.بدتر از تمام روزهای بدی که داشته ام.

شاید واقعن آدم ترسناکی شده ام.

شاید اصلن آدم نیستم.

آره کی گفته من آدمم؟

یکی میگه ، تو مهربونی ، یکی میگه سختی ، یکی میگه شوخی ، یکی میگه بچه اس ...

این آخری رو به خودم نمیگن ، شاید چون من آدم ترسناکیم ، شایدم چون انتظار یه عکس العمل خیلی خیلی بد رو ازم دارن بعد از شنیدن این حرف.اونقدر بد که سیاوش خوب و مهربون و ... تبدیل بشه به یه موجود واقعن وحشتناک.اونقدر که دیگه هیچی براش مهم نباشه ، اونقدر که بلند بلند داد بزنه ، آهای آدمهای بزرگ ، که از منم کلی بیشتر میفهمین ... از همه تون بدم میاد.

Fuck you any way!

عصبیم! به شدت ! میدونین چرا؟ چون بچه ام! چون مثل هزار تا احمق بچه ننه دستم تو جیب ِ بابام نیست ، چون که مثل همه ی آدمهای دیگه (در واقع آدم بزرگهای دیگه) دروغ نمیگم ، چون ...چون ... چون...

حالم از همه بهم میخوره ! نمیدونم چجوری میشه اوج عصبانیت رو روی یک وبلاگ نشون داد!

2 comments:

  1. midoooni hich joore nemishe.....
    midooni yade chi oftadam... yade in jomleye Reza Ghaasemi too ketab e Verdi ke Barreha mikhanan : عشق جماعی است دسته جمعی، که در آن همه هم را می گایند جز من که همیشه گاییده می شوم".....
    hala Love ro ta'mim bede be Life...

    ReplyDelete