حالم بده.بدتر از تمام روزهای بدی که داشته ام.
شاید واقعن آدم ترسناکی شده ام.
شاید اصلن آدم نیستم.
آره کی گفته من آدمم؟
یکی میگه ، تو مهربونی ، یکی میگه سختی ، یکی میگه شوخی ، یکی میگه بچه اس ...
این آخری رو به خودم نمیگن ، شاید چون من آدم ترسناکیم ، شایدم چون انتظار یه عکس العمل خیلی خیلی بد رو ازم دارن بعد از شنیدن این حرف.اونقدر بد که سیاوش خوب و مهربون و ... تبدیل بشه به یه موجود واقعن وحشتناک.اونقدر که دیگه هیچی براش مهم نباشه ، اونقدر که بلند بلند داد بزنه ، آهای آدمهای بزرگ ، که از منم کلی بیشتر میفهمین ... از همه تون بدم میاد.
Fuck you any way!
عصبیم! به شدت ! میدونین چرا؟ چون بچه ام! چون مثل هزار تا احمق بچه ننه دستم تو جیب ِ بابام نیست ، چون که مثل همه ی آدمهای دیگه (در واقع آدم بزرگهای دیگه) دروغ نمیگم ، چون ...چون ... چون...
حالم از همه بهم میخوره ! نمیدونم چجوری میشه اوج عصبانیت رو روی یک وبلاگ نشون داد!
نشون دادی
ReplyDeletemidoooni hich joore nemishe.....
ReplyDeletemidooni yade chi oftadam... yade in jomleye Reza Ghaasemi too ketab e Verdi ke Barreha mikhanan : عشق جماعی است دسته جمعی، که در آن همه هم را می گایند جز من که همیشه گاییده می شوم".....
hala Love ro ta'mim bede be Life...